loading...
پیامک سرای نقطه به نقطه
صفحه تلگرام سایت مدل شو

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
بیماری‌ آتلكتازی چیست؟(علل و علائم) 0 75 romina
سریع شدن نمایش منو و پنجره هاباترفند ساده! 0 72 romina
نکات ایمنی برای جلوگیری از آتش سوزی منزل 0 81 romina
چه باید کرد تا کودک مان خواب راحت و بدون مشکلی داشته باشد؟ 0 86 romina
۶ ترفند طلایی برای مقابله با آثار پیری 0 88 romina
خواص روناس (طبیعت و خواص درمانی) 0 66 giti
کاربردهای موثر پودر بچه 0 107 giti
باگ عجیب در نوار تسک‌بار ویندوز 7! 0 73 giti
سندروم متابولیک چیست؟ 0 68 giti
انواع شخصیت و ابراز خشم 0 87 giti
حد و حدود کنجکاوی در بچه ها باید به چه میزانی باشد؟ 0 69 giti
آیا قند خون با سرطان ارتباط دارد؟ 0 83 behniya
آیا والدین باید قصه خواب دیدن کودکانشان را باور و تفسیر کنند؟ 0 65 behniya
روش ضبط تماس های تلفنی در سیستم عامل های مختلف 0 70 behniya
نحوه از بین بردن جای مبلمان 0 76 behniya
احساس افسردگی می‌کنید؟ موسیقی شاد گوش بدهید! 0 75 behniya
10 کلید طلایی برای زنانی که خواهان ارتباط موفق با شوهر خود هستند 0 85 behnaz
جملات جالب خنده دار و خواندنی (2) 0 87 behnaz
این مواد را به ماست اضافه نکنید 0 64 behnaz
از دوست داشتن(فروغ فرخزاد) 0 66 behnaz
admin بازدید : 81 سه شنبه 27 مرداد 1394 نظرات (0)

 



احساسات درونی

احساسات نیاز به فوران دارد و گریه یکی از این فوران های احساسی است

 

اگر شما هم از کسانی هستید که هرشخصی شما را می شناسد نمی تواند در برخورد با شما درباره مسائل خصوصی خود صحبت نکند این مطلب را به دقت بخوانید

اگر شما هم از کسانی هستید که هرشخصی شما را می شناسد نمی تواند در برخورد با شما درباره مسائل خصوصی خود صحبت نکند. این مطلب را به دقت بخوانید. اطرافیان می دانند که شما همیشه نگران احساسات دیگران هستید و حتی به راحتی می توانید حالات احساسی دیگران را حدس بزنید.

شما آن قدر احساساتی هستید که آرزو می کردید ای کاش در هر بار احساساتی شدن، به شما پاداشی تعلق می گرفت! هیچ مشکلی در احساساتی بودن وجود ندارد. شما هم پستی و بلندی های شخصیتی خود را دارید و البته هرکسی این را متوجه نمی شود. در اینجا ۲۰ خصوصیتی ذکر شده که نشان می دهد احساسی بودن ویژگی بارز شخصیت شما است و شک نکنید که این لزوما خوب یا بد نیست.

۱. همه چیز را حس می کنید
گاهی فکر می کنید احساسات شما واقعا ملموس هستند، چون هرچیزی می تواند احساسات شما را تحریک کند؛ از متنی در یک کتاب گرفته تا یک صحنه ساده در یک فیلم سینمایی و حتی چند خط از ترانه ای که اتفاقی از ضبط ماشین کناری شنیده اید. این مسائل کوچک شاید برای دیگران هیچ معنایی نداشته باشد، اما برای شما به معنای بروز هزاران حس در لحظه است، همین امر بعضی روزها بسیار طاقت فرسا می شود.

۲. حس ششم فعال دارید
زمانی که وارد فضایی می شوید، به گفت و گویی می پیوندید یا با فرد دیگری ارتباط برقرار می کنید، همیشه می توانید حس حاضر در این گفت و گو را احساس کرده یا حدس بزنید.

به راحتی می توانید واکنش های دیگران به نظرات خاص را پیش بینی کرده و حتی اگر بدانید که این گفت و گو باعث یک فوران احساسی می شود، موضوعات را از پیش تغییر دهید. اغلب افراد، شما را به عنوان استاد برقراری ارتباط می شناسند.

۳. همیشه وقتی چیزی مشکل دارد، متوجهش می شوید
تحقیقات نشان می دهد ۲۰درصد مردم می توانند به صورت ویژه ای با شرایط احساسی دیگر افراد به طرزی قوی واکنش نشان دهند. شما دروغ های کوچکی مانند «نه، خوبم!» را نمی توانید باور کنید چون زمانی که چیزی درست نیست و فرد مورد علاقه شما ناراحت است، آن را به وضوح احساس می کنید. «درد تو، درد من هم هست». عبارتی است که معنای واقعی برای شما دارد چون اغلب همدردی عمیقی با دیگران دارید.

۴ .همیشه نکات ظریف را می فهمید
دوستان صمیمی شما به شوخی می گویند که شما می توانید فکر افراد را بخوانید زیرا همیشه به سوالات آنها، پیش از آنکه بپرسند، پاسخ می دهید. شما به راحتی دروغ ها را متوجه شده و حس می کنید یا می توانید بگویید که چه زمانی افراد چیزی را پنهان می کنند. اشتغال در امور حقوقی یا پلیس شدن، گزینه های مفیدی برای شما هستند.

۵ .یک قصه گوی توانمند هستید
از آنجایی که به وضوح می توانید احساسات را درک کنید، می توانید این احساسات را در قامت قوی ترین واژه ها درآورده و داستان های فریبنده و شگفت انگیز درباره ساده ترین رخدادهای روزانه تعریف کنید. مثلا برخورد اخیر شما با یک راننده بی دقت در یک تصادف می تواند تبدیل به داستان چندلایه از احساسات مواجهه پویا و پیروزی معجزه آسای نهایی شود که ارزش نگاشته شدن هم دارد.

۶ .به میزان تعجب آوری باادب هستید
زمانی که می گویید «باعث خوشحالی بود»، واقعا منظور شما این است. همیشه رفتارهای مردم را متوجه شده و هیچ گاه استفاده از واژه های «متشکرم» و «لطفا» را در زمان های ضروری فراموش نمی کنید. در عمق وجود خود در واقع شما نگران توهین به احساسات کسی به واسطه بی ادبی یا کاملا باادب نبودن تان هستید.

۷ .هنردوست هستید
حداقل یک بار در زندگی خود احساس می کنید که دچار سندروم استندال شده اید، یعنی هنر شما را اساسا شیفته خود کرده است. زیباشناسی هنری، خلاقیت و در اصل، هر شکلی از بیان زیباشناختی برای شما بسیار معنی دار بوده و باعث گردش خون متفاوت در شما می شود. شما هرگز چنین سوالی نمی پرسید: «منظور نویسنده از بیان این مطلب چه بوده است؟» زیرا به خوبی می توانید پیام آن را احساس کنید.

۸ .دوست دارید کارها را انفرادی انجام دهید
کاملا با تنهایی احساس راحتی می کنید و حس بدی از تنهایی به شما دست نمی دهد. فعالیت های فراوانی وجود دارند که شما ترجیح می دهید آنها را به تنهایی انجام دهید، زیرا مثلا ورزش های گروهی باعث می شوند احساس کنید تمامی حرکت های شما دیده شده و مورد قضاوت قرار می گیرید. دوست داری در خانه به تنهایی کار کنید و فضایی شخصی در محل کار داشته باشید، زیرا فضاهای باز کاری باعث می شود محتاط شده و کارایی شما کاهش یابد. تنهایی سفرکردن هم برای شما مشکلی نیست، زیرا همیشه می توانید جزئیات محیط اطراف خود را احساس کرده و از مسیر آسیب ها خارج شوید.

افراد بسیار حساس

هیچ مشکلی در احساساتی بودن وجود ندارد

 

۹ .بصیرتی اسرارآمیز دارید
به احساسات درونی خود توجه می کنید زیرا به ندرت برای شما ایجاد مشکل می کنند. شما همیشه حس عجیبی درباره آنچه اطراف شما رخ می دهد، دارید و بهترین روش برخورد را می دانید حتی اگر دلیلی برای آن نداشته باشید.

۱۰ .اغلب دیگران را خشنود می سازید
حتی اگر از این واقعیت هم رضایت نداشته باشید، مدت ها پیش خود را قانع کرده اید که از کسی انتقاد نکنید؛ بنابراین حتی اگر برخلاف میل قلبی خودتان هم باشد، تلاش می کنید همه اطرافیان خود را خشنود نگه دارید. گاهی آن قدر خوش برخورد هستید که از اینکه مردم فکر کنند آزاردهنده هستید، احساس ترس و اضطراب پیدا می کنید و سپس برای اینکه چنین فکری نکنند از مسیر مخالف آنها خارج می شوید. گاهی احساس خستگی کرده و به دنبال راه هایی برای تحمل انتقاد هستید.

۱۱ .با «نه» گفتن مشکل دارید
همه دوستان شما می دانند که هر زمانی به کمکی نیاز دارند می توانند روی شما حساب کنند، چه این کمک حرکت دادن یک پیانو باشد یا قدم زدن در باران سنگین با آنها. مسئله این است که شما با «نه» گفتن به آنها مشکل دارید. واقعیت این است که انجام کاری که دوست ندارید برای شما از ناراحت کردن دیگران با رد درخواست شان راحت تر است.

۱۲ .سریع و به شدت علاقه مند می شوید
زمانی که افراد بسیار حساس عاشق کسی می شوند، به شدت و به سرعت به وجد می آیند، اما همچنان احساس اضطراب و تحریک بیش از حد کرده و در پردازش احساسات شدید خود دچار مشکل می شوند. این انفجار احساسی و تحریک بیش از حد متاسفانه صمیمیت را برای ما مشکل تر می سازد.

هم چنین، زمانی که ما به سرعت و به شدت به کسی علاقه مند می شویم، خطر دل شکستگی و انتظارات براورده نشده بسیار افزایش می یابد. این افراد اغلب احساسات خود را بسیار شدید و سریع بروز می دهند و از دیگران نیز توقع چنین رفتارهایی را دارند.

۱۳ .تجسم شما قوی است
رویاهای شما شفا و مملو از جزییات احساسی هستند و شما به راحتی می توانید به سادگی در هر زمانی به قلمروی جادویی ذهن خود بروید. وقتی کسی برای شما داستانی احساسی تعریف می کند، به راحتی می توانید تمام تفکرات موجود در موضوع را احساس کرده و با آنها زندگی کنید.

داشتن تجسم قوی، شما را خلاق می سازد و از طرف دیگر در تصمیم گیری ها،شما را ارزشمند می سازد.همیشه تلاش می کنید که تمامی داستان های ممکن را تصور کرده و همگی را پیش روی خود مجسم ساخته و حس خود را در هر یک از این نتایج درک کنید.

۱۴ .اغلب اوقات گریه می کنید که البته ایرادی هم ندارد
واضح است که احساسات شما نیاز به فوران داشته و گریه یکی از این فوران های احساسی است. زمانی که شاد هستید یا غمگین هستید گریه می کنید. شما گریه می کنید چون انسانی زنده هستید. نباید از این موضوع خجالت زده باشید.

۱۵ .آستانه تحمل درد شما پایین است
شما دردها را بیشتر و شدیدتر از دیگر مردم احساس می کنید. به همین دلیل است که از روندهای درمانی گوناگون تنفر داشته و در عین حال به آنها نیاز دارید چون نمی توانید این سردرد لعنتی یا درد عضلانی را نادیده بگیرید و مانند اغلب مردم به آنها بی اعتنا باشید.

۱۶ .فیلم ترسناک دوست ندارید
از کتاب ها، موقعیت ترسناک در شب و جاذبه های خاص سیرک و شهربازی خوش تان نمی آید. تجسم شما بسیار شفاف است و به راحتی می توانید خود را در موقعیت خشنی که می بینید، تصور کنید. شاید اطرافیان شما را به تمسخر بگیرند، اما شما نمی خواهید صحنه های ترسناک در ذهن شما دفن شده و هر زمان که در شب تنها هستید یا در خیابانی تنها راه می روید، جلوی چشم شما بیایند.

۱۷ .طاقت صداهای بلند و تحریک آمیز را ندارید
احساسات اکثر مردم دچار تحریک می شود، اما شما زمانی که صدایی بلند و خشن را برای مدتی طلانی می شنوید، خشمگین می شوید. شما تمایل وافری به قطع این صدا یا دورشدن از آن تا حد ممکن دارید. البته خوب است راه هایی را برای مواجهه و تحمل صداهای بلند یاد بگیرید.

۱۸ .از نورهای شدید هم تنفر دارید
همیشه گوشه های کم نور یا صرف شام زیر نور شمع را ترجیح می دهید. نورهای شدید اغلب برای شما غیرقابل تحمل هستند. به همین دلیل از اینکه دوستان تان نور چراغ قوه را در شب در محیط تفریحی روی صورت شما بیندازند، حس خوبی ندارید.

۱۹ .در معرض افسردگی و ابتلا به اضطراب هستید
اگر شما چندین تجربه بد داشته باشید مخصوصا در دوران کودکی، در هیچ کجای جهان یا حتی در خانه، مدرسه و جاهای دیگر، احساس امنیت نخواهید کرد. سیستم عصبی شما برای اضطراب تنظیم شده است. زمانی که احساسات شما بسیار قوی هستند، باید آنها را تحت کنترل گرفته و اجازه ندهید در شخصیت شما نهادینه شوند.

۲۰ .احتمالا تنها فرد به شدت حساس در خانواده خود نیستید
حساسیت یک صفت ذاتی است. شما در پریشانی های احساسی خود تنها نیستید و همیشه می توانید نزدیکی دیگر از اعضای خانواده بروید و در شادی ها و غم های مشابه با شما شریک باشد.
منبع:مجله تندرستی

 

admin بازدید : 92 یکشنبه 25 مرداد 1394 نظرات (0)

موفقیت های مالی

همه منابع درآمدی خود را شناسایی کنیدوآن ها را به صورت یک لیست در بیاورید

 

ممکن است شما هم جزء آن دسته افرادی هستید که به سر ماه نرسیده، پول تان تمام می شود و به قول معروف کفگیرتان به ته دیگ می خورد.

با دوستان تان رستوران می روید غذا می خورید،خسته اید آژانس می‌گیرید، مغازه یا مرکز خرید می‌روید چند عدد کالا می‌بینید که خوشتان می‌‌آید آن ها‌را می خرید و... تمام این‌ها خرج‌های وقتی‌ روی هم گذشته شود خرج‌های زیادی را ایجاد می‌کند.


هرکسی در ماه پول تعیین شده‌ای دریافت می کند؛ یعنی حقوق مشخصی‌ دارد و این مبلغ را می تواند تقسیم بر روزهای ماه کند و مقدار پولی که روزانه می تواند استفاده کند، را مشخص نماید.علاوه بر آن برای خرج خورد و خوراک خود نیز کم می‌‌آورند. این مشکل بسیار رایجی است ولی‌ اگر بلد باشید چگونه پول خود را مدیریت کنید حتی آخر ماه پولی اضافه برایتان می ماند و آن را می توانید پس انداز کنید.


البته بعضی‌ روزها کمتر از آن سقفی که روزانه تعیین کرده اید خرج می شود ولی‌ در مقابل آن باید در نظر گرفت که آخر هفته‌ها خرج ها بیشتر است چون رستوران و خرید برای خانه خرج‌های چشم گیری هستند.

کنترل زندگی مالی
برای کنترل خرج و درآمد خود می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید تا بودجه دقیق خود را تعیین و بر اساس آن به موفقیت های مالی دست پیدا کنید.

پول محدود در کیف پول
بیشتر از این مبلغی که روزانه تعیین کرده اید با خود حمل نکنید. اینطوری هیچگونه راهی‌ نیست که بیشتر از آن خرج کنید، چون همان مقدار پول را فقط با خود دارید و صبح که از خانه بیرون می آیید برنامه ریزی می‌کنید که در راه پول کم نیاورید.این کار جلو گیری از خرج‌های اضافه می شود ولی البته گوشهٔ کیف خود پولی همیشه پنهان کنید که اگر ناگهان نیازی شد با مشکل برخورد نکنید.

شناخت میزان درآمد خود
همه منابع درآمدی خود را شناسایی کنید و آن ها را به صورت یک لیست در بیاورید و بعد رقم هر کدام از آن ها را بنویسید این کار را برای یک سال یا یک ماه زندگی خودتان انجام دهید تا بدانید چه قدر پول در یک سال وارد جیب مبارک می شود!

الویت بندی هزینه ها
هزینه های خود را مشخص کنید یعنی ببینید پول های خود را صرف چه چیزهایی می کنید. هزینه رفت و آمد، هزینه پوشاک، هزینه تحصیل و هزینه های... همه هزینه ها را با هم جمع کنید تا میزان هزینه های ماهانه و بعد هزینه های یک سال خود را به دست بیاورید به این کار می گویند برآورد هزینه.
اگر قرار باشد مدیریت مالی داشته باشید، باید بتوانید هزینه های خود را مدیریت کنید، پس اول هزینه ها را اولویت بندی کنید برای این که بدانید هزینه تحصیل تان مهم تر است یا هزینه گشت زدن توی کافی شاپ های مختلف، هزینه ها را بر مبنای نیازهای اصلی خود اولویت بندی کنید.

تکلیف تان را با پول مشخص کنید
نوع نگاه تان را نسبت به زمان و پول تعیین کنید. یعنی حاضرید برای هزینه کردن بیشتر، وقت بیشتری بگذارید یا... چون هر چه قدر چیزهایی بخرید که نیاز واقعی شما نیستند به همان اندازه باید زمان برای کار کردن و به دست آوردن پول بگذارید و این باعث می شود شما بیشترین وقت خود را صرف جبران هزینه های غیر ضروری کنید. اما در عوض اگر از خریدهای غیر ضروری خودتان کم کنید علاوه بر صرفه جویی، کلی زمان دارید برای مسائل مهم زندگی و البته رشد و پیشرفت شخصی تان. این ها همه اش به سلامت و آرامش روانی شما کمک می کند.

موفقیت های مالی

هزینه های خود را مشخص کنید،ببینید پول های خود را صرف چه چیزهایی می کنید

 

برنامه ریزی کنید
کمی خودتان را کنترل کنید و هر چیزی را نخرید و برای هر چیزی هزینه نکنید. سعی کنید برای خرید لباس، غذا و حتی مسافرت رفتن طوری برنامه ریزی کنید که حداکثر استفاده را از زمان ببرید، چون همین زمان کلی هزینه روی دست تان می گذارد از خوشگذرانی های زیادی، زودگذر و بی خودی هم بگذرید که کلی هزینه آور هستند، می توانید بعضی از تفریحات خود را با تغییر شرایط هم بهبود ببخشید هم در هزینه ها صرفه جویی کنید.

دست و دلباز نباشید!
قرار نیست خسیس باشید اما دست و دل باز هم نباشید، که فرت فرت پول های تان را در راه دیگران خرج کنید! مثلا اگر قرار است هدیه ای برای دوست تان بخرید اول از همه زمان خرید را تعیین کنید، یعنی نگذارید خرید یک هدیه، زمان شما را به هدر بدهد بعد از تعیین زمان چیزی بخرید که ارزش کار شما را نشان دهد نه آن که فقط هزینه زیادی داشته باشد. چون راستش را بخواهید همیشه خرید اشیا و وسایل گران قیمت تنها راه قدردانی و یا محبت نیست.

پول را جایگزین نکنید
پول می تواند در دو مورد به شما کمک کند، یکی می توانید با آن چیزهای مختلف بخرید و دیگری جنبه نمادین آن است. درست است که پول منبع خیلی از چیزها برای شما است، اما اتفاقا خیلی از چیزهای دیگر را هم با پول به دست نمی آورید، یعنی مراقب باشید که پول را جایگزین نیازهای عاطفی خود نکنید. و آن را به مهم ترین و بزرگ ترین نیاز خود تبدیل نکنید که خیلی وقت ها پول خوشبختی و خوشحال کننده نیست.

بیشتر از میزان قسط وام کار کنید
برای خلاصی از هیولای قسط ها، بهتر است هرچه سریع تر آنها را تسویه کنید. یا اگر چنین چیزی ممکن نیست، دست‌کم، وام دیگری به وام های خود اضافه نکنید. اگر هر چه در می آورید را هزینه کنید، پس از سال ها متوجه می شوید پس از این همه سال کار کردن، آه در بساط ندارید!
همه تلاش خود را بکنید تا هر ماه بیشتر از مبلغ قسط را پرداخت کنید تا مدت پرداخت زمان قسط ها کوتاه شود و مثلا وام چهارساله را سه ساله تسویه و خودتان را راحت کنید.

درآمد و هزینه خود را بودجه بندی کنید
اینکه برای درآمد و هزینه های ثابت خود برنامه ریزی داشته باشید و به صورت ماهانه، ریز مخارج خود را یادداشت کنید، باعث می شود تا متوجه شوید هر ماه بابت چه چیزهایی پول خرج کرده اید. این مساله همچنین کمک می کند تا به مرور زمان متوجه خرج های اضافه بشوید و از آنها پرهیز کنید.با حساب و کتاب کردن و نوشتن همه مخارج این آگاهی را پیدا می کنید که نباید بیشتر از درآمد خود خرج کنید. با این عذاب وجدان ها به مرور می آموزید که باید با حواسِ جمع پول خرج کرد.

جریمه قسط ممنوع!
با مدیریت پول های خود سعی کنید همه هزینه ها را در وقت و زمان تعیین شده پرداخت کنید تا به پرداخت دیرکرد یا جریمه مجبور نشوید. نرم افزاری روی گوشی تلفن همراه یا کامپیوتر خود نصب کنید که تاریخ پرداخت قسط یا کرایه را به شما یادآوری کند تا اگر به هر دلیلی آن را فراموش کرده بودید، مجبور به پرداخت دیرکرد نشوید.

پس انداز برای مواقع بحرانی
کاملا واجب و ضروری است که هر ماه مبلغی هرچند ناچیز را برای روز به اصطلاح مبادا پس انداز کنید. هیچ فردی از آینده خبر ندارد. اینکه از زمان حال خود لذت ببریم کاملا درست است اما همه زندگی به لحظه های کنونی محدود نمی شود و باید برای آینده نامعلوم خود پول پس انداز کرد. اگر بتوانید 10 یا 15 درصد از درآمد ماهانه خود را کنار بگذارید که بسیار عالی است. اما اگر نمی توانید، دست‌کم 2.5 تا 5 درصد از درآمد ماهانه خود را پس انداز کنید. با این کار در انتهای سال مبلغ قابل توجهی در اختیار خواهید داشت.
منبع:تبیان

admin بازدید : 76 شنبه 24 مرداد 1394 نظرات (0)

 



یک خانم دوست داشتنی

همه دوست دارند که زیبا باشند، مخصوصا خانم ها

 

همه دوست دارند که زیبا باشند، مخصوصا خانم ها. البته همه از یک زیبایی طبیعی برخوردار هستند اما کسانی هم وجود دارند که اعتماد به نفس لازم را ندارند و خود را زیر انواع مواد آرایش غرق می کنند به نحوی که شاید شما آنها را بدون آرایش نشناسید.


استفاده از لباس های تنگ و لباس هایی که بدن را ناراحت می کند، استفاده افراطی از کفش های پاشنه بلند، رنگ ، مش، صاف و فرکردن مو به طور مکرر و ... شاید شما را زیباتر نشان دهد، اما در گذر زمان آسیب های جدی به شما می زند.

 

زیبا باشید ، جذاب باشید، اما خودتان را نکشید که هیچ چیزی مثل سلامتی مهم نیست، هیچ کس یک زن زیبا را که آه و ناله می کند و در خانه خوابیده است را دوست ندارد، در ثانی آدم مریض که نمی تواند لباس های قشنگ بپوشد و شاد و سرحال در مهمانی ها بدرخشد، پس قدم اول برای شیک و زیبا بودن، سلامتی است، حافظ سلامتی خود باشید، مقالات زیادی در اینترنت و روزنامه در مورد حفظ سلامتی وجود دارد که با خواندن آنها و به کار بستن توصیه هایشان می توانید سالم زندگی کنید ، خواب کافی، ورزش منظم، استفاده از میوه ها و سبزیجات ، نداشتن استرس و آرام بودن، بهداشت کافی و ...از جمله کلیدهای سلامتی است.

روش های جذاب بودن یک خانم

نظافت شخصی یکی ازرموز زیبا و شیک بودن است

 

خانم ثروتمندی را می شناختم که وقتی می خندید، معلوم می شد که ناهار چی خورده است! تکه های سبزی، گوشت، کیک و... تا ساعت ها پس از غذا خوردن روی دندان هایش می ماند و انزجار دیگران را برمی انگیخت! اگر عطر گران قیمت خود را روی تن عرق دار خود بزنید، اگر روی لباس زیرتان که مدتهاست عوض نشده، لباس میلیونی هم بپوشید، بازهم همه از اطرافتان پراکنده خواهند شد، پس نظافت شخصی رمز دیگر زیبا و شیک بودن است.

موهای زائد صورت و بدنتان را از خود دور کنید، شیک پوشی با صورت نامرتب جور در نمی آید، اگر رفتن به آرایشگاه برایتان سخت است، خودتان با یک موچین، صورت خود را تمیز کنید و نگذارید که ابروهایتان پر شود.


عطر خوشبو از اولین روش های جذاب بودن یک خانم است (البته نه در کوچه و خیابان)، عطر خوب بخرید و برای آن هزینه کنید، جالب است بدانید که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نسبت به عطر زدن و استفاده از بوی خوش توصیه های زیادی کرده اند و هزینه عطر ایشان از هزینه خوراکشان بیشتر بود.


زیورآلات برای زنان حکم پیاز برای غذا و جهاز برای عروس را دارد، استفاده از گردنبند که دیگر از اوجب واجبات است، حتی اگر پولی برای خرید گوشواره و دستبند ندارید، گردنبند را فراموش نکنید، شاید در مهمانی ها، کسی دست شما را نبیند و توجهی به گوشواره هایتان که زیر موهایتان است نداشته باشد، اما همه گردنبند را می بینند.


ناخن های زیبا و مرتب از رموز دیگر زنان شیک پوش و زیباست، حتی اگر از عهده هزینه آرایشگاه برنمی آیید، خودتان ناخن هایتان را مرتب کنید.

جذاب بودن یک خانم

ناخن های زیبا و مرتب از رموز دیگر زنان شیک پوش و زیباست

 

تصور نکنید که هر چه بیشتر آرایش کنید، زیباتر خواهید شد، با این کار فقط  چهره تان را مصنوعی جلوه داده اید، همه آدم ها زیبایی طبیعی را بیشتر دوست دارند، می توانید از یک کرم ضد افتاب که کمی هم سفید کننده دارد استفاده کنید، که هم سلامت پوست خود را در برابر آفتاب و اشعه لامپ ها حفظ کرده اید و هم جوش ها و لکه های پوست خود را پوشانده اید، استفاده از یک خط لب که رنگ ملایمی دارد، زیبایی طبیعی شما را دو چندان می کند، فرمژه هم  وسیله خوبی است که بعد از حمام توصیه می شود.


حالا اگر خانمی همه اینها را داشته باشد، در ثانی لباس های گران قیمت هم پوشیده باشد، اما در خیابان داد و بیداد کند و یا با راننده تاکسی و فروشنده و ... دعوا کند و یا رفتاری سبک و زننده داشته باشد، چه احساسی به شما دست می دهد؟


به نظر همه آدم هایی که عقل سلیم دارند، اخلاق پسندیده و رفتار سنگین یک خانم است که او را شیک ، زیبا و جذاب می کند.
منبع:تبیان

admin بازدید : 107 پنجشنبه 22 مرداد 1394 نظرات (0)

 



احساس گناه بخاطر شاد بودن

همه دوست دارند شاد باشند ولی همه از شاد بودن خود احساس راحتی نمیکنند

 

اغلب گفته می‌شود که همه دوست دارند شاد باشند و بااینحال این به آن معنی نیست که همه از شاد بودن خود احساس راحتی کنند. برای بعضی‌ها شاد بودن تجربه‌ای فوق‌العاده است و برای بعضی دیگر احساسی است که به عذاب‌وجدان ختم می‌شود.

همین مسئله باعث می‌شود شادی این افراد به احساس افسردگی، ناراحتی و حتی بیچارگی ختم شود. از نظر منطقی این هیچ معنا و مفهومی ندارد. اصلاً چرا باید داشته باشد؟

خراب کردن شادی خود
این باعث می‌شود بعضی شادی خودشان را خراب کنند و خوشحالی‌شان به محض آمدن از بین می‌رود. آنوقت فرد به جای اینکه احساس خوشحالی کند، احساس بیچارگی خواهد کرد و درنتیجه کل تجربه خودش از شادی را خراب می‌کند.

اما می‌تواند به این معنی هم باشد که فرد اجازه نمی‌دهد چیزی در زندگی‌اش تا حد زیادی جلو رود. ازآنجاکه این احساس گناه خیلی قوی است، فرد می‌خواهد تا جایی که می‌تواند هر تجربه‌ای که برایش احساس شادی می‌آورد را کوتاه کند.

این اتفاق هم در سطح خودآگاه و هم ناخودآگاه افراد ممکن است بیفتد اما نتیجه هر دو آنها یکی خواهد بود. در این موقعیت‌ها فرد هر کاری از دستش برمی‌آید برای خراب کردن خوشحالی خود انجام می‌دهد.

دو محرک استرس
این مسئله به دو صورت روی زندگی افراد تاثیر می‌گذارد. یکی از راه تعارض درونی است که در بالا به آن اشاره شد و دیگری از راه تجربیات بیرونی است. بااینکه اینها به نظر جدا از هم می‌رسند اما بر هم تاثیر دارند.

از احساس گناه درونی بخاطر شاد بودن، فرد این نگرش را به دیگران نیز منتقل کرده و رفتار آنها را به طریقی خاص تفسیر می‌کند. ممکن است تصور کند که دیگران بخاطر شاد بودنش او را رد کرده یا قبول نمی‌کنند.

و با این حال، دنیا از آدم‌ها با دیدگاه‌های مختلف تشکیل شده است اما این افراد بخاطر نگرش خاصی که دارند، همه را اینطور می‌بینند.

تایید
همه اینها به مورد تایید قرار گرفتن برمی‌گردد. نگرش آنها این است که فقط زمانی که شاد نیستند مورد قبول دیگران قرار می‌گیرند. البته این چیزی است که فرد به ندرت نسبت به آن آگاهی دارد. این اتفاق معمولاً در سطح ناخودآگاه افراد می‌افتد.

شما هر که باشید و هر کاری که بکنید، اینکه مورد تایید همه قرار بگیرید امکانپذیر نیست. و با اینحال برای کسی که نمی‌تواند شاد باشد، مورد قبول دیگران قرار گرفتن حکم مرگ و زندگی را دارد.

این نگرش از دید یک فرد بالغ به نظر پوچ و مسخره می‌آید. اما اگر یک بچه این نگرش را داشته باشد، تا حدی منطقی است.

پس‌رفت
و فقط به این دلیل که فرد ظاهری بزرگسال دارد به این معنی نیست که از نظر احساسی نیز کاملاً بالغ شده است. خیلی اوقات ممکن است فرد احساس کند بچه است. در این شرایط است که فرد به زمانی در زندگی‌اش برمی‌گردد که مورد قبول دیگران قرار گرفتن برایش حکم مرگ و زندگی را داشت.

این سال‌های کودکی فرد و واکنش والدین او در زمان‌های شادی است که تاثیری فوق‌العاده زیاد روی او داشته است.

کودکی
در طول دوران کودکی، نفس فرد، پیوستگی‌هایی با شادی برای او شکل داده است. اگر بخاطر خوشحال بودن مورد تایید قرار می‌گرفت، شادی بعنوان متعارف برایش طبقه‌بندی می‌شد اما اگر مورد پذیرش قرار نمی‌گرفت، ناراحت بودن برایش متعارف و درنتیجه ایمن می‌شد.

بدیهی است که در حالت دوم فرد یاد می‌گیرد که شاد بودن به هیچ عنوان احساس مطمئنی نیست و فقط زمانیکه ناراحت است می‌تواند احساس امنیت داشته باشد.

این اتفاق ممکن است به صورت منظم و یا فقط یکبار در یک حادثه بسیار‌ آسیب‌زا برای فرد افتاده باشد.

نمونه‌ها
بااینکه روش‌های مختلفی برای تجربه این احساس در بچه‌ها وجود دارد اما الگوهایی خاص برای آن وجود دارد. شاید یکی از والدین کودک دچار درد احساسی بوده و درنتیجه نمی توانسته است شادی یک نفر دیگر را ببیند. شاد دیدن یک فرد دیگر، غم خودش را به یاد او می‌آورده است.

یا شاید هم یکی از والدین کودک حسود بوده است و درنتیجه تصور می‌کرده است اگر کس دیگری بدرخشد یا توجه دیگران جلب کند، موقعیت خودش به خطر می‌افتد و به جای کار کردن روی مشکل خودش، به طریقی مخرب رفتار می‌کرده است.

حتی ممکن است یک ناراحتی عمومی در کل خانواده کودک وجود داشته است. ازاینرو این مسئله فقط بر مبنای یک اتفاق خاص نبوده و در حقیقت یک روش زندگی بوده است. به همین دلیل فرد هیچ انتخاب دیگر یا حتی درک اینکه زندگی می‌تواند طور دیگری باشد، نداشته است.

آگاهی
بااینکه کودکی فرد ممکن است برای سالیان پیش بوده باشد اما این تجربیات اولیه بر قسمت عمده‌ای از بزرگسالی او هم تاثیر داشته است. در زمان کودکی از این احساس ناراحتی کودک احساس امنیت می‌کرده است اما در بزرگسالی دیگر همه چیز به همین جا ختم نمی‌شود.

و بااینکه فرد خیلی وقت است آن سال‌ها را پشت سر گذاشته است، ذهن او هنوز زندگی را همانطور می‌بیند. یعنی آن احساسات و پیوستگی‌هایی که برای شادی در کودکی ایجاد کرده است باید رها شود. یک متخصص روانشناس یا یک دوست دانا می‌تواند در این زمینه به فرد کمک کند.
منبع:مردمان

 

admin بازدید : 380 پنجشنبه 22 مرداد 1394 نظرات (0)

 



راه کاهش اضطراب در محل کار

برای دور شدن از استرس در محل کار از دیگران کمک بگیرید

 

ما اغلب آن‌قدر خودمان را درگیر کار و اضطراب‌های آن کرده‌ایم که احساس می‌کنیم برای هیچ‌چیزی از جمله تفریح و لذت بردن از زندگی وقت نداریم. نه‌تنها از زندگی شخصی و تفریح لذت کافی نمی‌بریم بلکه در کارمان هم به اندازه کافی موفق نیستیم، چون فکر می‌کنیم تنها راه موفقیت بیشتر کار کردن و بی‌توجهی به خودمان است!

امروز آخرین شماره مجله  Successرا می‌خواندم و با مقاله‌ای بسیار جذاب مواجه شدم. وقتی خواندم دیدم بسیار کاربردی و واقع‌بینانه است. بلافاصله تصمیم گرفتم آن را ترجمه کنم و در اختیار دوستان همیشگی موفقیت قرار بدهم. البته تغییرات بسیار کوچکی در متن ایجاد کردم تا روان‌تر و قابل‌فهم‌تر شود. کدام‌یک از شما می‌توانید ادعا کنید در محل کار هیچ نگرانی و اضطرابی ندارید؟ پس ارزش دارد چند دقیقه وقت بگذارید و این مقاله را بخوانید!

حتی اگر کارمان را دوست داشته باشیم باز کار می‌تواند اضطراب‌آور و سنگین باشد. مشکلات شخصی و چالش‌های کاری می‌تواند بسیار بزرگ‌تر از آنچه هست به نظر برسد.

شاید وانمود کنیم زندگی شخصی و کاری ما کاملا جدا هستند، ولی در دنیای واقعی این‌طور نیست. ما یک شخص هستیم و بنابراین موارد کاری و شخصی با هم تداخل دارند.

سال قبل یک مشتری داشتم که او را ایوان می‌نامیم. برنامه‌اش بسیار پر بود و برای تهیه دو گزارش چالش بزرگی داشت و رئیس‌هایش توقع بسیار زیادی از او داشتند. او حتی استعداد لازم را برای این کار نداشت، ولی باید راهی پیدا می‌کرد.

در این شرایط پدر ایوان بسیار بیمار بود، همچنین باید مشکلات سلامتی خواهرش را پیگیری می‌کرد. او فرزندان نوجوانانی داشت و علاوه بر آن مجبور بود زیاد سفر کند. حل این مشکلات چیزی شبیه شعبده‌بازی به نظر می‌رسید. مشکلات شخصی او، نه‌تنها گوشه ذهنش بود بلکه هر روز زمان زیادی می‌گرفت و مشکلات کاری را بزرگ‌تر جلوه می‌داد.

در خانه و محل کار مردم همیشه دنبال توانمندترین شخص هستند تا کارها را انجام دهد. برای انجام کارهای بیشتر به پرمشغله‌ترین و پرمسئولیت‌ترین افراد مراجعه می‌شود زیرا می‌توان بر آن‌ها حساب کرد. مشکل ایوان دقیقا همین بود.

وقتی در محل کار تحت فشار هستید و همچنین اضطراب‌های شخصی دارید این استراتژی‌ها در مدیریت شرایط کمک می‌کند:

کاهش اضطراب در محل کار

برای کاهش اضطراب،کارهای لازم برای امروز و این هفته را مشخص کنید

 

۱. کارهای لازم برای امروز و این هفته را مشخص کنید
فکر کردن درباره کارهایی که باید در ماه‌های آینده انجام شود بسیار طاقت‌فرسا است. این کار را انجام ندهید. تفکر درباره تمام موارد، این حس را ایجاد می‌کند که کارها بیش از آن چیزی است که بتوانیم انجام دهیم. به جای آن کوتاه‌مدت فکر کنید. درباره امروز و همین هفته فکر کنید. مهلت انجام کارها را بنویسید و فعلا زمانی برای کارهای آینده در نظر نگیرید. آن‌ها را فراموش کنید.

من و ایوان صحبت کردیم تا ببینیم در کوتاه‌مدت چه کارهایی باید انجام شود. با اینکه او کارهای بزرگ و مشکلاتی مربوط به آینده داشت، تفکر کوتاه‌مدت کمک کرد بتواند بار کارها را تحمل کند.
 
۲. بهترین روش استفاده از «همین الان» را بیابید
مادر همسرم برای کسانی که از بیماران آلزایمری نگهداری می‌کنند کارگاه آموزشی برگزار می‌کند و بر این سوال مهم تمرکز می‌کند: «امروز باید چه کارهایی انجام دهید؟» این سوال نه‌ تنها برای مراقبان بیماران بلکه برای ما که پرمشغله هستیم مفید است. همین الان بهترین روش استفاده از زمان کدام است؟ همه ما شاید احساس کنیم تحت فشار هستیم و کارهایمان تمام نشدنی هستند. پرسیدن سوال «همین الان بهترین روش استفاده از زمان کدام است؟» باعث شفافیت و تمرکز می‌شود.
 
۳. لازم نیست قهرمان باشید، از دیگران کمک بگیرید!
اگر از آن دسته از افراد هستید که در خانه و محل کار همه سراغشان می‌آیند، بیش از حد متکی‌به‌خود نباشید. توقف کنید و بپرسید: «اکنون چه کاری انجام می‌دهم که شخص دیگری می‌تواند آن را انجام دهد یا حداقل در انجامش به من کمک کند؟» و سپس بخش سخت کار را انجام دهید: از دیگران کمک بخواهید و اجازه دهید کار را انجام دهند. با قهرمان‌بازی نمی‌توان مسئولیت‌ها را کم کرد.

۴. موارد قابل‌کنترل و غیر قابل‌کنترل را تشخیص دهید
ما انرژی زیادی را صرف بخش‌هایی از زندگی می‌کنیم که نمی‌توانیم تغییر دهیم. فهرستی از موارد قابل‌کنترل و تحت تاثیر خود تهیه کنید. تصمیم بگیرید بر این موارد وقت بگذارید و بقیه موارد را کنار بگذارید. فقط بر مواردی تمرکز کنید که می‌توانید بر آن‌ها  اثر بگذارید.

راه کاهش اضطراب

با انتخاب‌هایی که به سلامتی مربوط است اضطراب در محیط کار را کمتر کنید

 

۵. به خودتان اهمیت بدهید
با انتخاب‌هایی که به سلامتی مربوط است اضطراب را کمتر کنید. این انتخاب‌ها به شخص بستگی دارد و می‌تواند از رفتن به باشگاه ورزشی یا پیاده‌روی تا تغییر فرهنگ شرکت یا برنامه روزانه باشد.

یکی از مشتریانم گفت برای رسیدن به تمام کارها کم‌کم شب‌ها و روزهای تعطیل هم کار می‌کرد و این کار فقط اضطراب و حس تحت‌فشار بودن را بیشتر می‌کرد. وقتی دریافت هرچقدر هم کار کند فهرست کارهایش تمام‌شدنی نیستند، راه‌هایی پیدا کردیم تا زندگی‌اش به حالت معمول برگردد. او واگذاری کارها را بیشتر کرد، با رئیسش درباره اولویت‌ها مذاکره کرد و برنامه‌اش را عوض کرد. او تصمیم گرفت فقط یک روز در هفته بیشتر در محل کار بماند و یک روز دیگر در هفته زودتر سر کار حاضر شود، ولی در روزهای دیگر به هیچ وجه بیشتر کار نکند. او همچنین زمانی را برای پیاده‌روی کنار گذاشت.

۶. با یک شنونده خوب صحبت کنید
ما اغلب پاسخ مشکلاتمان را می‌دانیم، ولی باید آن‌ها را به کسی بگوییم. با کسی صحبت کنید که توانایی پرسیدن سوالات مناسب را دارد یا شاید بتواند دیدگاه جدیدی از موضوع ارائه می‌دهد. اگر لازم است به متخصص مراجعه کنید. این کار می‌تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.

اخیرا با دوست خوبی صحبت کردم و برخی از نگرانی‌هایم را گفتم. او سوالاتی پرسید و بعد گوش داد. من حالم خیلی بهتر شد. از او برای کمکش تشکر کردم و او گفت که کاری نکرده و فقط سوالات مناسبی پرسیده است.

۷. از خود بپرسید آیا در ۳ روز، ۳ ماه یا ۳ سال آینده مشکلی پیش خواهد آمد؟
این سوال را می‌توان با جملات مختلف دیگر نیز پرسید. نکته مهم آن است که وقتی نگران هستید، توقف کنید و بررسی کنید موضوع چقدر اهمیت دارد.

آیا در ۳ روز آینده مشکلی پیش خواهد آمد؟ اگر پاسخ منفی است ارزش اختصاص وقت را ندارد. یک تحلیل کوتاه انجام دهید و آن را کنار بگذارید.

آیا در ۳ ماه آینده مشکلی پیش خواهد آمد؟ اگر پاسخ مثبت است این موضوع مهم است و اثر درازمدت دارد و احتمالا ارزش اختصاص وقت را دارد.

آیا در ۳ سال آینده مشکلی پیش خواهد آمد؟ اگر پاسخ مثبت است موضوع بسیار مهم است و باید توجه ویژه‌ای به آن شود. این موضوعات اغلب موارد بزرگی مثل ارتباطات و دوستی‌ها، خوشبختی و کار هستند. برای این موارد وقت بگذارید چون به ندرت در فهرست کارهایتان قرار می‌گیرند.

اگر کارتان طاقت‌فرسا به نظر می‌رسد، نگاهی خوش‌بینانه به آن بیندازید. آیا نگرانی شما گذرا است؟ چه کاری برای خودتان می‌توانید انجام دهید؟ با خودتان مهربان‌تر باشید، روش مدیریت زمانتان را عوض کنید و حتی در صورت لزوم کارتان را عوض کنید.


از امروز بهترین وکیل خودتان باشید. چه کسی بهتر از شما می‌تواند این کار را انجام دهد؟

منبع:مدیر سبز

 

کانال سایت مدل شو

تعداد صفحات : 8

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • تبلیغات-تلگرام سایت مدل شو

    آمار سایت
  • کل مطالب : 2352
  • کل نظرات : 118
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 68
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 374
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,140
  • بازدید ماه : 396
  • بازدید سال : 46,992
  • بازدید کلی : 922,600
  • تلگرام سایت مدل شو